تهمت و تهدید به نام دفاع از مقدسات و به کام تله‌ی امنیتی

خرداد ۱۳۹۵
این نوشته واکنشی است به جنجالی که برانگیخته شد به دنبال انتشار عکسی از یکی از کارهای هنری من. در این نوشته به این جنجال و انگیزه‌های امنیتی دامن زدن به آن در رسانه‌های حکومتی می‌پردازم، اما هدف اصلی من توضیح گوشه‌ای از دیدگاه‌هایم در آفرینش هنری است تا با روشنگری در برابر این جنجال بایستم. در متن تصویرهایی گنجانده شده از آثاری که به آنها اشاره شده است.

دوستی می‌گفت دوست دیگری در انتخابات ایالتی به حزب نوظهور آلترناتیو برای آلمان (با گرایش‌های فاشیستی) رأی داده است. چند سال پیش اگر بود باورم نمی‌شد. واقعیت اما معلم بی‌رحمی‌ست. چشم آدم را باز می‌کند و گاه مصداق این کلیشه است که از پرتگاه‌ بحران‌های اجتماعی این ارزش‌های انسانی هستند که سقوط می‌کنند.
وقتی چند روز پیش گروهی از راست‌گرایان افراطی در شهرکی دورافتاده راه اتوبوس پناهجویان را سد کردند ویدئوی لرزانی به سرعت پخش شد که از بیرون اتوبوس نمای درون آن را نشان می‌داد. در قاب پنجره‌ی فراخ اتوبوس زنان و کودکان وحشت‌زده‌ای مثل ماهی به قلاب تکان تکان می‌خوردند. به این تصویر هولناک خیره مانده بودم و به یاد آن «دوست» بودم که لابد به هنگام آن حمله در آتلیه‌اش نقاشی می‌کرده، یا سرگرم خواندن متن‌های موقری بوده است در باب ارزش «فرهنگ خودی» و لزوم پیشگیری از «بیگانه‌سازی» فرهنگی و اجتماعی در پی افزایش شمار خارجی‌ها در کشور.

Read more