هاله جان ای کاش ذره ای از صبوریت را برایم جا میگذاشتی

خبر آنقدر ناگوار و یکباره بود که باورش را ناممکن می کرد : هاله سحابی درگذشت.
haleh
با بهت روبروی این صفحه لعنتی کامپیوتر نشسته بودم و در حرکت های عصبی لابلای صفحه های ایننترنتی دنبال تکه خبرهایی میگشتم که راوی مرگ عزیزی بودند.
تکرار خبر قطعیت فاجعه بود. هاله تصویر پدر در آغوش گرفته بود تا پیکر عزیز او را که چراغ زندگی اش بود به خاک بسپارد که زیر ضربه ها و دشنام های ماموران حکومتی از پا درآمد، قلب پاکش از ضربان ایستاد و هلاک شد.

Read more